< HTML> ما که رفتیم - مروت
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سخن در بند توست تا بر زبانش نرانى و چون گفتى‏اش تو در بند آنى ، پس زبانت را چنان نگهدار که درمت را و دینار . چه بسا سخنى که نعمتى را ربود و نقمتى را جلب نمود . [نهج البلاغه]

ما که رفتیم - مروت
نویسنده :  مسعود نان ساز
     

ما که رفتیم ولی یادت باشه دیوونه بودیم     واسه تو یه عمراسیرتو کنج این خونه بودیم 

ماکه رفتیم توبمون باهرکی که دوسش داری    با اونی که پنهونی سر روی شونش میزاری 

ما که رفتیم ولی این رسم وفاداری نبود     قصه ی چشمای تو واسه ما تکراری نبود

ما که رفتیم حالا تو میمونی و عشق جدید      میدونم چند روز دیگه میشنوم جدا شدید 

ما که رفتیم ولی مزد دستای ما این نبود      دل ما لایق اینکه بندازی زمین نبود 

ما که رفتیم ولیکن قدرتو دونسته بودیم       بیشترم خواسته بودیم ولی نتونسته بودیم 

ما که رفتیم تو برودل بده دست دیگری      به قول حافظ ما هم داریم یه یار سفری 

ما که رفتیم تو بشین زیر نگاه عاشقش      ارزوم اینه فقط تلف نشه دقایقش 

ما که رفتیم تو برو دنبال طالع خودت       ببینم که سال دیگه کی میاد تولدت 

ما که رفتیم توبمون با اونکه ازراه اومده    اونکه با آمدنش خنجر به قلب ما زده

ما که رفتیم دل ندیم دیگه به عشق کاغذی     لااقل میومدی پیشم واسه خداحافظی 


- یکشنبه 85/7/30 ساعت 10:21 عصر

فهرست
7342 :کل بازدیدها
6 :بازدید امروز
حضور و غیاب
درباره خودم
ما که رفتیم - مروت
لوگوی خودم
ما که رفتیم - مروت
جستجوی وبلاگ من
 :جستجو

با سرعتی بی‏نظیر و باورنکردنی
متن یادداشت‏ها و پیام‏ها را بکاوید!

اشتراک
 
آرشیو
عشق
پاییز 1385
طراح قالب