ای ارزوی من تو همان بخت قشنگ من هستی
که از دیار دوری امده ای و پرپرزنان به کلبه قلب من پر کشیدی
ای کبوتر عشق امدنت را به بام قلبم خوش امد می گویم
و در کلبه قلبم مهمانی می دارم
همانند من یک اشیانه گرم و پر از محبت ندیده ای
و دل بی تاب من با دیدنت ارام می گیرد
بدان که اگر هزار بار مرا قطعه قطعه کنند و بگویند تو را فراموش کنم
هرگز چنین نخواهم کرد زیرا در دریای عشق و محبت تو گرفتار شده ام
و رهایی از این امواج خروشان عشق تو کاریست نا ممکن
بی تو هرگزفردایی نخواهم داشت و فقط با یاد
ونام تو زنده ام
ای مونس تنهایی هایم